تجربیات من در تجارت در بازارهای جهانی ارز و طلا و...

۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فارکس خوب یا بد؟» ثبت شده است

موارد مهم جهت انتخاب کارگزار



رقابت بسیار شدید در این بازار و وجود صدها شرکت فارکس و باینری آپشنز، معامله گران را با چالش جدیدی به نام "بررسی و انتخاب کارگزار مناسب" روبرو کرده است. انتخاب کارگزار برای داد و ستد می تواند روندی بسیار طاقت فرسا و طولانی داشته باشد. در این بخش به معرفی موارد مهم در انتخاب یک شرکت فارکس مناسب می پردازیم:


نظارت توسط نهادهای مالی


اولین و ابتدایی ترین ویژگی که شرکت فارکس خوب باید داشته باشد، داشتن سطح بالایی از امنیت است.شما مطمینا  نمی خواهید هزاران دلار پول را به فردی بدهید که به سادگی ادعا می کند قانونی است. خوشبختانه فرایند بررسی اعتبار چندان دشوار نیست. سازمان هایی نظارتی در سراسر جهان وجود دارند که کارگزاران قابل اعتماد را از کلاه برداران جدا می کنند.

در زیر فهرستی از کشورها با هیات نظارتی مربوطه شان آورده شده است:


ایالات متحده: کمیسیون ملی معاملات آتی (NFA) و کمیسیون تجارت معاملات آتی کالاهای اساسی (CFTC).


انگلستان: مرجع هدایت مالی (FCA) و مرجع نظارتی مالی (PRA).


استرالیا: کمیسیون سرمایه گذاری و ارواق بهادار استرالیا (ASIC).


نیوزلند: نهاد مالی و نظارتی FSP


سوئیس: کمیسیون بانک داری فدران سوئیس (SFBC).


آلمان: (BaFIN)


فرانسه: (AMF)



قیمتها و هزینه معامله


صرف نظر از نوع معامله گری که هستید، همواره در معرض هزینه های معامله هستید. هر زمانی که وارد داد و ستدی می شوید، مجبورید که هزینه ای برای کارمزد معامله یا کمیسیون بپردازید. بنابراین طبیعی است که به دنبال ارزان ترین و بهترین نرخها باشید. گاهی اوقات ممکن است لازم باشد قیمت را فدای کیفیت نموده و شرکت فارکس انتخاب کنید که حساب فارکس شما با آن امن و مطمین باشد.تمامی جوانب و هزینه های جانبی کارگزاری مورد نظرتان را بررسی کنید و سپس گزینه های موجود خود را بازبینی کنید. همه چیز به آن بستگی دارد که توازن صحیحی میان امنیت و هزینه پایین معاملات برقرار کنید.


تراکنش های مالی


کارگزاران خوب، به شما این اجازه را خواهند داد که بدون زحمت پول خود را واریزوسود حاصل را دریافت کنید. کارگزاران واقعا هیچ دلیلی برای دشوار کردن پس گرفتن سودتان ندارند، زیرا تنها دلیلی که آنها سرمایه های شما را نگه می دارند، سهولت انجام معاملات است .باید اطمینان حاصل کنید که روند پس گرفتن سود سریع و روان انجام می شود.


نرم افزارهای معاملاتی مانند متاتریدر۴


در معاملات آنلاین، بسیاری ازفعالیت های مربوط به خرید و فروشهای آنلاین در نرم افزار معاملاتی بروکرها انجام می شود. این بدان معناست که نرم افزار معاملاتی کارگزار شما باید کاربرپسند و باثبات باشد.

هرکدام از بروکرهای بازار ارز و فارکس با فراهم کردن نسخه خاص این نرم افزارها مانند دانلود متاتریدر۴ برای مشتریان خود میکوشند تا سهم بیشتری از این بازار پر رقابت را در اختیار بگیرند.از آنجایی که نسخه های مختلف این نرم افزار ارایه شده توسط شرکت ها و بروکرهای مختلف دارای تفاوت های جزیی(و البته گاهی مهم و اساسی) هستند٬ انتخاب یک نسخه خوب از این نرم افزار که توسط یک بروکر مجاز و با سابقه ارایه شده باشد یکی از اصول و نیازهای اولیه ورود در بازار فارکس و سی اف دی ها میباشد.


اکزکیوشن یا اجرای دستورات شما


لازم است کارگزاراتان بهترین قیمت ممکن را برای سفارش های شما ارائه کند.

تحت شرایط عادی بازار (برای مثال نقدینگی عادی، اعلام نشدن خبرهای مهم) واقعا هیچ دلیلی برای آن وجود ندارد که وقتی روی دکمه خرید یا فروش کلیک می کنید، کارگزارتان قیمت بازار، یا قیمتی بسیار نزدیک به آن را ، به شما ارائه نکند.

برای مثال، فرض کنید شرایط انجام معامله برای شما فراهم است، اگر روی "خرید" پوند/دلار آمریکا به قیمت 1.4000 کلیک کنید، باید همین قیمت یا با اختلاف میکرو-پیپ هایی از آن، به شما داده شود.سرعت انجام اردر شما بسیار مهم است ، به ویژه اگر معامله گری باشید که با اندکی کاهش و افزایش قیمت ها، اقدام به خرید و فروش می کنید.

چند پیپ اختلاف در قیمت می تواند موفقیت در این داد و ستد را برایتان بسیار دشوارتر کند.


خدمات مشتری


شرکت فارکس ی را انتخاب کنید که هنگامی که به مشکلی برخوردید به راحتی بتوانید با آنان تماس بگیرید. رقابت میان کارگزاران هنگام رسیدگی به مسائل حساب ها یا پشتیبانی فنی به اندازه عملکرد آنها در اجرای داد و ستدها مهم است. این روزها بسیاری از شرکت های فارکس خدمات پس از مشتریان به زبان فارسی ارایه میکنند. پس اگر زبان انگلیسی تان خوب نیست سعی کنید شرکت فارکسی را بیابید که زبان فارسی را ساپورت کند. ممکن است کارگزاران در هنگام فرایند افتتاح حساب مهربان و یاری رسان باشد اما در خصوص پشتیبانی "پس از فروش" اینگونه نباشد!




۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید جواد اولیایی

بازیگران بازار فارکس


حالا که ساختار کلی بازار فارکس را می دانید، اجازه دهید آن را بیشتر بررسی کنیم تا بفهمیم که این افراد دقیقا چه کار می کنند. ضروری است که ماهیت بازار فارکس و بازیگران اصلی را درک کنید.


تا اواخر دهه 1990 تنها "کله گنده ها" می توانستند این بازی را انجام دهند. شرط اولیه برای معامله این بود که 10 تا 50 میلیون دلار برای شروع کار داشته باشید! فارکس در ابتدا قرار بود توسط بانکداران و موسسات بزرگ استفاده شود نه ما "کوچولوها". با این حال، به دلیل ظهور اینترنت،صدها شرکت فارکس در حال حاضر قادر به ارائه حساب فارکس به معامله گران "خرده فروشی" مانند ما در سرتاسر دنیا هستند.


بازیگران بزرگ در این بازار عبارتند از:

بانکهای بزرگ


از آنجا که بازار فارکس غیر متمرکز است، بزرگترین بانکهای دنیا تعیین کننده نرخ های ارزند. براساس عرضه و تقاضا برای ارزها، آنها معمولا تنها کسانی اند که کارمزد خرید/فروش را ایجاد می کنند که همه ما عاشقش هستیم. (یا از آن نفرت داریم)

این بانکهای بزرگ، در مجموع موسوم به بازار بین بانکی، مبالغ هنگفت معاملات بازار فارکس را هر روز برای مشتریان و خودشان برمی دارند. تعدادی از این بانکهای بزرگ عبارتند از: UBS، Barclays Capital، دویچه بانک و سیتی گروپ. می توان گفت که بازار بین بانکی، بازار ارز خارجی است.


شرکتهای تجاری بزرگ


شرکتها به منظور انجام کسب و کار، در بازار ارز شرکت می کنند. به عنوان مثال، اپل هنگام خرید قطعات الکترونیکی از ژاپن برای محصولات خود، باید ابتدا دلارهای آمریکا را به ین ژاپن تبدیل کند. از آنجا که حجمی که معامله می کنند بسیار کوچک تر از حجم معامله در بازار بین بانکی است، این نوع بازیگران معمولا با بانکهای تجاری برای انجام معاملاتشان سرو کار دارند.

ادغام ها و خریدها بین شرکتهای بزرگ همچنین می تواند موجب ایجاد نوسانات نرخ ارز شود.


دولتها و بانکهای مرکزی


دولتها و بانکهای مرکزی، از جمله بانک مرکزی اروپا، بانک مرکزی انگلستان، و فدران رزرو آمریکا، به طور منظم در بازار فارکس نیز مشارکت می کنند. درست مثل شرکتها، دولتها در بازار فارکس برای انجام عملیات خود، پرداخت های تجاری بین المللی و جابجایی ذخایر ارز خارجی شرکت می کنند.

در همین حال، وقتی بانکهای مرکزی به تنظیم نرخهای بهره برای کنترل تورم می پردازند، بر بازار فارکس تاثیر می گذارند. با انجام این کار، می توانند بر ارزشگذاری پول تاثیر داشته باشند. همچنین مواردی برای دخالت بانکهای مرکزی، به طور مستقیم یا شفاهی، در بازار فارکس وجود دارد و آن زمانی است که می خواهند نرخهای ارز را برابر کنند. گاهی اوقات، بانکهای مرکزی فکر می کنند که ارزش پولشان بالا یا پایین قیمت گذاری شده است، بنابراین شروع به عملیات فروش یا خرید گسترده برای تغییر نرخ ارز می کنند.


سفته بازان


سفته بازان که نزدیک به 90 درصد از حجم معاملات را تشکیل می دهند در همه اشکال و اندازه ها وجود دارند. بعضی از آنها جیب پر پول دارند، برخی کمتر، اما همه آنها در فارکس برای کسب درآمد شرکت می کنند.


بروکر ها و صدها شرکت فارکس


شرکتهای فارکسی به عنوان واسطه بین بانکها و بازارهای بورس و مشتری خرده فروشی در سرتاسر دنیا عمل میکنند. هر شرکت فارکس با خرید فید تغییر قیمتها از شرکتهای بزرگی مانند بلومبرگ و امثالشان٬ اجازه پیدا میکند که بصورت خرده فروشی(retail) این فید را برای استفاده عموم عرضه کنند. سپس این فید ها را در سیستم خودشان استفاده کرده و برای خریدو فروش- در واقع شرطبندی بر روی تغییر قیمت- ارایه میکنند.



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید جواد اولیایی

انواع نمودار، و انواع تایم فریم

از این به بعد میخواهیم شما را با لوازم مختلف تحلیل تکنیکی آشنا کنیم. برای این منظور, ابتدا لازم است با انواع نمودارها آشنا شوید و بعد از آن، با انواع بازه‌های زمانی (Time Frame).

انواع نمودار

همان طور که در درس‌های قبلی بیان شد، تحلیل تکنیکال در فارکس معطوف به بررسی تاریخچه قیمت و شناسایی سطوح حساسی است که در اثر رفتارهای بازار در طول زمان ایجاد شده‌اند. تاریخچه قیمت را می‌توان در قالب سه نوع نمودار به تصویر کشید:

  • نمودار خطی

  • نمودار میله‌ای

  • نمودار شمعی

نمودار خطی

نمودار خطی که نمونه‌ای از آن را در زیر مشاهده می‌کنید تعریف ساده‌ای دارد. با ثبت کردن قیمت‌های یکسان در بازه‌های مشخص و وصل کردن آنها به یکدیگر می‌توان یک نمودار خطی را به دست آورد. به عنوان مثال با وصل کردن قیمت آغازین (Opening Price) یک بازار، یعنی اولین قیمت ثبت شده در هر روز کاری بازار فارکس، برای یک بازه چند روزه، می‌توان «نمودار خطی قیمت‌های آغازین» را به دست آورد. یا نمودار مشابهی را برای قیمت‌های بسته شدن یک بازار، یا میانگین قیمت گشایش و بسته شدن در روز، یا میانگین کف و سقف روزانه را به دست آورد.

همان‌طور که پیدا است، نمودار خطی قادر به نشان دادن اطلاعات زیادی نیست بلکه تنها یک روند کلی را از بازار ترسیم کرده و در اختیار می‌گذارد. با این حال نمودار خطی که بر مبنای قیمت خاتمه رسم شود قابل اتکا تر است.

نمودار میله‌ای

نمودار میله‌ای از نمودار خطی پیچیده‌تر است. از این نمودار به تناوب در مدیریت حساب فارکس خود و یا در نرم افزار متاتریدر یا هر نرم افزار تجاری دیگر بهره خواهید برد (دانلود متاتریدر۴). در هر میله، چهار قیمت مربوط به بازه زمانی مشخص گنجانیده می‌شود: قیمت آغازین، قیمت بسته شدن، قیمت سقف، و قیمت کف.

به تصویر زیر توجه کنید:

- خط افقی که در سمت چپ میله قرار دارد نشانگر قیمت «آغازین» است.

- پایین‌ترین قسمت میله را قیمت «کف» می‌نامیم.

- بالاترین قسمت میله قیمت «سقف» نام دارد.

- خط سمت راست میله هم قیمت «بسته شدن» بازار است.

از کنار هم قرار گرفتن میله‌های مختلف، یک نمودار میله‌ای شبیه تصویر زیر خواهیم داشت:

نمودار شمعی

نمودار شمعی که منشا ژاپنی دارد در عین شباهت با نمودار میله‌ای، خیلی زیباتر و برای اکثر افراد قابل فهم‌تر است.

هر شمع از بدنه (قسمت بزرگ در وسط) و دو سایه در بالا و پایین تشکیل شده. شمع‌ها در دو رنگ دلخواه قابل تنظیم هستند. برای مثال در تصویر زیر، بدنه سبز نشانگر شمع صعودی است و بدنه قرمز نشانگر شمع نزولی. شمع نزولی به معنای پایین‌تر بودن قیمت بسته شدن نسبت به قیمت آغازین است. و شمع صعودی نشانگر بالاتر بودن قیمت بسته شدن نسبت به قیمت آغازین.

نکته ۱: چنانچه در یک نمودار شمعی، به جای شکل رایج شمع (تصویر بالا) دو خط عمود بر هم مشاهده شد، یعنی به جای بدنه شمع یک خط افقی وجود داشت، این به معنای یکی بودن قیمت گشایش و خاتمه در شمع مذکور است.

نکته ۲: چنانچه در بالای شمع سایه‌ای وجود نداشت، به معنای بسته شدن شمع در بالاترین قیمت است. و چنانچه در پایین شمع سایه‌ای نبود، به معنای بسته شدن شمع در پایین‌ترین قیمت است.

نمودار شمعی نسبت به دو نمودار دیگر محبوب‌تر است زیرا هم اطلاعات کاملی را در خود دارد و هم از لحاظ شهودی کاراتر است یعنی می‌توان با یک نگاه اطلاعات لازم از هر شمع را به دست آورد.

تایم فریم یا بازه زمانی

تایم فریم یا بازه زمانی یکی از مفاهیمی است که به طور مستقیم در نمودارهای تحلیلی فارکس نمود پیدا می‌کند. این مفهوم را با یک مثال توضیح می‌دهیم:

چنانچه یک نمودار (خطی، میله‌ای یا شمعی) در تایم فریم هفتگی ترسیم شده باشد تمام قیمت‌هایی که در آن نمودار ثبت گردیده‌اند مربوط به تایم فریم هفتگی می‌شوند. به عنوان مثال در یک نمودار هفتگی، هر شمع نشانگر قیمت‌های آغازین، پایانی، سقف و کف مربوط به یک «هفته» است. یا در تایم فریم روزانه، قیمت‌های هر شمع یا میله حاوی اطلاعات مربوط به یک روز وجود دارد.

مشابه همین امر در مورد تایم فریم‌های دیگر نیز برقرار است.  هر تایم فریم می‌تواند از ۱ دقیقه تا یک ماه یا حتی یک سال باشد. معمولا در تحلیل تکنیکی، به طور موازی دو یا سه تایم فریم مورد تحلیل قرار می‌گیرند تا نتایج، قابل اتکا باشند.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید جواد اولیایی

بررسی دقیق نمودارهای فارکس: سطوح حمایت و مقاومت


دو مفهوم دیگر از مفاهمی بسیار مهم در بازار فارکس و بطور کلی بازارهای مالی٬ سطوح حمایت و مقاومت میباشند که شما به عنوان یک تاجر بازار٬ در هر شرکت فارکس و حساب فارکس با هر بروکری آنها را خواهید یافت. افراد مختلف ایده‌های خاص خود برای تشخیص مناطق حمایت و مقاومت را دارند. پس در ابتدا به مسائل پایه‌ای می‌پردازیم. به تصویر زیر توجه فرمایید:

همان‌طور که مشاهده می‌شود، روند زیگزاگی که به سمت بالا در حرکت است یک وضعیت صعودی را برای قیمت نشان می‌دهد. در چنین شرایطی، هر قله نقش یک سطح مقاومتی را ایفا می‌کند و قیمت برای حفظ روند صعودی خود، هر بار باید مقاومت قبلی را به سمت بالا بشکند.

اما بازار هرگز از نوسان جدا نیست. به عبارت دیگر همیشه صعود و نزول را در امتداد زمانیِ همدیگر داریم و فقط در مواقعی محدود و موقتی، یک نمودار حالت عمودی پیدا می‌کند. بنابراین پس از هر صعود، قیمت به پایین نیز حرکتی خواهد کرد و مناطق سبز رنگ را به عنوان حمایت ثبت می‌کند.

عکس این مورد، درباره روند نزولی صدق می‌کند؛ یعنی در یک روند نزولی هر کف، یک سطح مقاومتی را نشان می‌دهد و هر سقف یک سطح حمایتی را.

در اصل ماهیت هر دوی این سطوح «مقاومت در برابر قیمت» است ولی در هر روند، سطوحی که در برابر روند قرار می‌گیرند مقاومت به حساب می‌آیند و سطوحی که در موقعیت پشتیبانی از روند قرار می‌گیرند، حمایت نامیده می‌شوند. البته به طور عام، به سد در برابر صعود «مقاومت» گفته می‌شود و به سد در برابر نزول «حمایت».

نحوه تشخیص حمایت و مقاومت

نکته‌ای که باید به آن دقت داشت این است که بسیاری افراد، حمایت یا مقاومت را «خط» می‌پندارند حال آنکه این مفاهیم خیلی مواقع در قالب «مناطق دارای عمق» نیز در نمودار آشکار می‌شوند. به تصویر زیر دقت کنید:

همان طور که پیدا است سایه‌های پایینی ۳ شمع، خط افقی حمایت را شکسته‌اند ولی با این حال قیمت تا لحظه ثبت شده در نمودار بالا، قادر به عبور از سد نشده. بنابراین حمایت مورد نظر محدود به خط چشمی نمی‌شود و دارای عمق است.

اما چنین سطوح یا مناطقی چطور تشخیص داده می‌شوند؟ یکی از رایج‌ترین روش‌های تشخیص حمایت و مقاومت، تشخیص چشمی است. در این روش با نگاه کردن به سطوحی که قیمت دو، سه یا چند بار با فاصله زمانی نسبت به آنها واکنش نشان داده پی به وجود یک منطقه از نوع حمایت یا مقاومت می‌بریم.

روش‌های فنی دیگری برای پیش‌بینی کردن مناطق حمایت و مقاومت بالقوه وجود دارد که در درس‌های بعدی به آنها خواهیم پرداخت ولی نکته مهم این است که موثق‌ترین نوع تشخیص، همچنان تشخیص چشمی خواهد بود.

درجه اهمیت خطوط حمایت یا مقاومت

تشخیص درجه اهمیت سطوح به روش چشمی، چندان پیچیده نیست و می‌توان نکته‌های مهم زیر را برای آن بر شمرد:

۱. تعداد دفعات برخورد: هر چه تعداد عکس‌العمل‌های قیمت به یک سطح بیشتر باشد، درجه اهمیت آن سطح بالاتر می‌رود. به عنوان مثال سطحی که قیمت ۳ بار به آن عکس‌العمل نشان داده موثق‌تر از سطحی است که یک بار قیمت با برخورد به آن برگشت کرده.

۲. مدت زمان ماندگاری: یک منطقه‌ مقاومتی یا حمایتی که ۳ ماه در مقابل عبور قیمت پایداری کرده از منطقه‌ای که تنها ۲ روز از ایجاد آن می‌گذرد، مهم‌تر است.

۳. وقوع در تایم فریم‌ها بالاتر: بسیاری از مناطق حمایتی یا مقاومتی که در تایم فریم‌های پایین واقع شده‌اند، در تایم فریم‌های بالاتر حتی اثری از آنها دیده نمی‌شود زیرا در دل یک شمع یا میله بزرگتر قرار دارند و قابل تشخیص نیستند. اما هر چه تایم فریم وقوع چنین مناطقی بزرگتر باشد (تایم‌فریم‌های روزانه و هفتگی بسیار مهم هستند) حمایت یا مقاومت مورد نظر اهمیت بالاتری پیدا می‌کند.

۴. وقوع در نزدیکی سطوح روانی: برخی سطوح به خاطر رُند بودن و یا مورد انتظار بودن برای لمس توسط قیمت، اهمیت بالاتری دارند.

در تصویر زیر چند نمونه از حمایت و مقاومت دارای اهمیت نسبی مشخص شده:

شکسته شدن حمایت یا مقاومت

به یاد داشته باشید که شکسته شدن یک سطح یا منطقه مقاومتی (یا حمایتی) توسط یک شمع یا یک میله به سادگی قابل مشاهده است ولی این به معنای از بین رفتن مقاومت (حمایت) مذکور و تضمین حرکت قیمت در جهت مورد نظر نیست. به تصویر زیر دقت کنید:

در شرایطی مثل رویداد فوق، قیمت پس از شکستن حمایت اول به سادگی یک حمایت دیگر در ورای آن ثبت کرده و این بدان معنا است که یک منطقه حمایتی جدید بین این دو سطح شکل گرفته و در آینده نقش خود را در قبال قیمت ایفا خواهد کرد.

در چنین شرایطی، ما با یک شکست غلط روبرو هستیم یا به عبارت دیگر با تشکیل یک سطح مقاومتی یا حمایتی جدید، که در پیوند با سطح قبلی یک منطقه دارای عمق را تشکیل می‌دهد. به نمونه‌های آمده در تصویر زیر توجه نمایید:

تکنیک تعویض نقش

فهمیدیم که تشخیص شکست شدن یک سطح مقاومتی یا حمایتی کار چندان آسانی نیست. اما برای راحت‌تر شدن این امر می‌توان با در نظر داشتن مفهومی به نام «تعویض نقش» به شکسته شدن سطوح حمایت یا مقاومت توجه کرد.

«تعویض نقش» به این معنا است که به عنوان مثال، یک خط مقاومت بعد از شکسته شدن می‌تواند به یک خط حمایت تبدیل شود، و بالعکس. به این صورت که بعد از شکسته شدن، قیمت به سمت آن بر می‌گردد و با لمس آن و نشان دادن عکس العمل بازگشتی، تعویض نقش آن را تایید می‌کند و سپس به مسیر خود در جهت شکستی که اتفاق افتاده ادامه می‌دهد. در چنین شرایطی موقعیت‌های معاملاتی بهتری در دسترس معامله‌گران قرار می‌گیرد.

همان‌طور که می‌بینید با تکیه بر این تکنیک و کمی صبر می‌توان از صحت شکست یک خط حمایت یا مقاومت مطمئن شد. البته، تعویض نقش تنها یک بار می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد و چنانچه خط دوباره شکسته شود، آن را کلا از روی نمودار حذف می‌کنیم.



۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید جواد اولیایی

مفاهیم اولیه بازارهای فارکس


برای فهمیدن پایه ای بازارهای مالی و مقدمات تجارت دربازار سهام و ارز و فارکس و باینری آپشن نیاز به دانستن مقدماتی داریم که دراینجا سعی میکنیم در حد توان به توضیح هرکدام از این موارد بپردازیم. دانستن این مقدمات اگرچه برای شروع کار دربازارفارکس و مدیریت یک حساب فارکس لازم نیست ولی دانستن این مقدمات٬ احتمال موفقیت افراد در این بازار پرتلاطم را افزایش می دهد.

تعریف بازارهای مالی

«بازار مالی» به بازاری گفته می‌شود که افراد و نهادها می‌توانند با هزینه تبادل اندک، در آن به مبادله اوراق بهادار، کالاها و سایر موارد قابل تعویض بپردازند. اوراق بهادار شامل سهام و اوراق قرضه، و کالاها شامل فلزات گران‌بها، اقلام کشاورزی و ... می‌شود.

هدف اصلی بازارهای مالی رساندن پول‌ها و وجوه اضافی پس انداز کنندگان به کسانی است که قصد دارند بیشتر از درآمد خود خرج کنند. بازارهای مالی این امکان را به وجود می‌آورند که وجوه از افرادی که فاقد فرصت‌های سرمایه‌گذاری هستند به دست کسانی برسد که دارای چنین فرصت‌هایی هستند و ایفای چنین نقشی، هم موجب افزایش تولید و کارآیی کل سیستم اقتصادی و هم موجب بهبود رفاه اقتصادی مصرف کنندگان می‌شود.

دسته‌بندی بازارهای مالی

برای تقسیم بازارهای مالی روش‌ها و مؤلفه‌های متعددی وجود دارد. در اینجا بر اساس «اقلام مورد مبادله» این بازارها را به ۴ نوع تقسیم می‌کنیم:

۱. بازار سهام یا سرمایه: محلی عمومی برای خرید و فروش سهام شرکت‌های معتبر از طریق کارگزاری‌ها است؛ بورس سهام تهران نمونه‌ای از این بازاراست. (واژه بورس بر گرفته از نام فردی به نام واندر بورس است که در اوایل قرن ۱۵ میلادی، در شهر بروژ بلژیک زندگی ‌می‌کرده و صرافان شهر در مقابل خانه وی به داد و ستد می‌پرداخته‌اند.)

۲. بازار کالاها: محلی برای خرید و فروش محصولات اولیه و خام است. به عنوان مثال بورس‌های کالا که در آن محصولات کشاورزی، مواد معدنی مانند فلزات، نفت و مشتقات آن مبادله می‌شوند.

۳. بازار اوراق قرضه یا بدهی: در این بازار اوراق قرضه صادر شده توسط دولت‌های مختلف معامله می‌شود.

۴. بازار مبادلات ارز: در بازار مبادلات ارزی که شرکت های فارکس مثال خوبی برای این گونه بازارها هستند٬ (Foreign Exchange یا FOREX) ارزهای بین‌المللی مبادله می‌شوند.

انواع معامله یا قرارداد

۱. قرارداد آنی (Spot): در این قرارداد خریدار می‌بایستی کل وجه قرارداد را همراه با کارمزد کارگزار به شکل نقدی پرداخت نماید و فروشنده نیز باید تا حداکثر دو روز کاری کالا یا ارز مورد معامله را به خریدار تحویل نماید. به این نوع قرارداد، قرارداد نقدی نیز گفته می‌شود.

۲. قرارداد آتی (Future): توافقنامه‌ای مبتنی بر خرید یا فروش دارایی در زمان معین در آینده و با قیمت مشخص است. در این روش فروشنده مطابق توافقنامه تعهد می‌نماید مقدار معینی از دارایی یا کالایی با ویژگی‌های مشخص را در سر رسیدی معین در مقابل مبلغی به خریدار تحویل دهد و خریدار نیز مبلغ مورد توافق را در سر رسید می‌پردازد. هر یک از طرفین می‌توانند قبل از سر رسید با انعقاد قراردادی دیگر، شخصی ثالث را در قرارداد اولیه جایگزین خود نمایند و پس از تسویه، از قرارداد خارج شوند.

۳. قرارداد سلف (Forward): این قرارداد که شبیه قرارداد آتی است، توافقی مبتنی بر خرید یا فروش یک دارایی در زمانی معین در آینده و با قیمت مشخص است. وجه تمایز آن با قرارداد آتی در این است که قرارداد آتی در بورس معامله می‌شود ولی قرارداد سلف در بازار فرا بورس مورد معامله قرار می‌گیرد.

۴. قرارداد اختیار معامله (Option): این نوع قرارداد خود به دو نوع تقسیم می‌شود:

  • قرارداد اختیار خرید: قراردادی است که به موجب آن عرضه کننده کالا، حق خرید مقدار معینی از کالای مورد نظر را در زمان معین و با قیمت تعیین شده در حال حاضر، به طرف دوم قرارداد اعطا می‌نماید بدون اینکه طرف دوم ملزم به خرید آن کالا باشد.

  • قرارداد اختیار فروش: قراردادی است که به موجب آن خریدار، حق فروش مقدار معینی از کالای مورد نظر را در زمان معین و با قیمت مشخص به طرف دیگر اعطا می‌نماید بدون آنکه فروشنده ملزم به فروش کالا در تاریخ قید شده باشد.

در همه قراردادهای اختیار خرید یا اختیار فروش، کارمزد بالاتری نسبت به انواع قراردادهای دیگر مورد محاسبه قرار می‌گیرد. بسته به زمان لغو یا تحویل کالا این قراردادها به دو نوع سیستم آمریکایی و اروپایی نیز تقسیم بندی می‌شوند.

در اینجا لازم به ذکر است که علاوه بر بازارهای بورس که دارای مکان فیزیکی هستند و معاملات رایج در آنها انجام می‌گیرد، بازاری به نام فرا بورس (Over-the-Counter) نیز وجود دارد که به صورت شبکه‌ای مبتنی بر ارتباطات تلفنی و رایانه‌ای است و معاملات در آن به صورت غیرحضوری صورت می‌گیرد.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید جواد اولیایی

انواع تحلیل در بازارهای مالی

سرمایه گذاری موفق در بازار فارکس نیازمند دانش سرمایه گذاری است و تنها بازکردن یک حساب فارکس با یک شرکت فارکس معتبر و یا دانلود متاتریدر۴ بر روی کامپیوتریا موبایلتان ضامن موفقیت شما نخواهد بود! برای فهمیدن پایه ای بازارهای مالی و مقدمات تجارت دربازار سهام و ارز و فارکس و باینری آپشن نیاز به دانستن مقدماتی داریم که دراینجا سعی میکنیم در حد توان به توضیح هرکدام از این موارد بپردازیم. در این میان دو نوع تفکر در میان تحلیل گران متداول است. بخشی معتقدند که برای بررسی بازار و انتخاب سهام برتر باید کلیه اطلاعات شرکت و اطلاعات رقبا را بررسی نمود. این گروه به فاندامنتالیست ها معروف هستند.در مقابل گروه دیگری معتقدند با بررسی روند قیمت ها به راحتی می توان تصمیم به سرمایه گذاری گرفت. این گروه که به تکنیکالیست ها معروفند بر اساس نمودار ها و روند بازار به تحلیل می پردازند.

تحلیل بازارهای مالی را می‌توان به دو نوع تقسیم کرد:

۱- تحلیل بنیادی (Fundamental): این روش را عموماً روشی بر پایه علم اقتصاد می‌دانند که در آن با استفاده از تحلیل نیروهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی مؤثر بر عرضه و تقاضای یک دارایی، آینده قیمت آن مورد بررسی قرار می‌گیرد. به بیان دیگر با استفاده از دو مؤلفه عرضه و تقاضا، می‌توان تشخیص داد که قیمت یک دارایی در آینده افت خواهد داشت یا افزایش می‌یابد.

سخت‌ترین بخش این تحلیل، در نظر گرفتن تمام عواملی است که بر عرضه و تقاضا اثر می‌گذارند. یعنی آن تحلیلگری که بازار سهام، کالاها یا ارز را زیر نظر دارد بایستی بتواند چرایی و چگونگی اثرگذاری عوامل مختلف (مثل اعلام صورت‌های مالی شرکت‌ها «در رابطه با بازار سهام» یا اعلام سطح زیر کشت محصولات کشاورزی «در رابطه با بازار کالاها» یا اعلام نرخ بیکاری یک کشور «در رابطه با بازار ارز») بر روی اقلام مورد معامله را تشخیص دهد و بر اساس جمع‌بندی خود، اقدام به ورود در یک موقعیت معاملاتی (خرید یا فروش) کند.

۲- تحلیل تکنیکی (Technical): اساس این روش بر این تئوری استوار است که تمام اطلاعات بازار در «قیمت» نمود پیدا می‌کنند و با فرض درستی این نظریه، معامله‌گران می‌توانند با بررسی و شناسایی حرکات، رفتارها و الگوهای ثبت شده در نمودار قیمت یک دارایی، درباره ورود به موقعیت‌های معاملاتی تصمیم‌گیری نمایند.

تحلیلگران تکنیکی، به الگوهای مشابهی که در گذشته شکل گرفته‌اند نگاه می‌کنند و با در نظر داشتن اصل تکرار تاریخ، انتظار دارند که در صورت تشکیل یکی از آن الگوها در رفتار جاری قیمت، آن الگو مجدداً به تکمیل برسد و بدین شکل امکان معامله بر اساس موقعیت جدید، فراهم آید.

در دنیای معامله‌گری، زمانی که کسی صحبت از تحلیل تکنیکی می‌کند، نخستین چیزی که به ذهن می‌آید «نمودار قیمت» یا «نمودار نرخ برابری» است. تحلیلگران تکنیکی از نمودارها استفاده می‌کنند زیرا این قالب دیداری، آسان‌ترین راه برای به تصویر کشیدن رفتار قیمت در بستر زمان است.

با نگریستن به گذشته، می‌توان از داده‌های قیمتی-زمانی برای کسب سود از روندها و الگوهای جاری استفاده کرد، اما باید در نظر داشت که ابزارهای تکنیکی برای تحلیل نمودارها نیز بسیار زیاد هستند و نیز تعداد تفسیرها از یک نمودار واحد، می‌تواند به تعداد تحلیلگران آن باشد. بنابراین در زمینه تحلیل تکنیکی، بایستی از ابزارهایی استفاده کرد که تحلیل‌گر بیشترین ارتباط را با آنها برقرار می‌کند.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید جواد اولیایی

مدیریت سرمایه در بازارهای ارز و طلا

برای فهمیدن پایه ای بازارهای مالی و مقدمات تجارت دربازار سهام ٬ارز٬ فارکس و باینری آپشن نیاز به دانستن مقدماتی داریم که دراینجا سعی میکنیم در حد توان به توضیح هرکدام از این موارد بپردازیم. دانستن این مقدمات اگرچه برای شروع کار دربازارفارکس و مدیریت یک حساب فارکس لازم نیست ولی دانستن این مقدمات٬ احتمال موفقیت افراد در این بازار پرتلاطم را افزایش می دهد. شرایط ورود به بازارهای مالی به قصد انجام معامله و کسب سود، بسیار آسان است و این بازارها، افراد زیادی را برای معامله در آنها اغوا می‌کند. امروزه انجام معامله در بازارهای مالی به سادگی فشردن یکی از دکمه‌های صفحه کلید کامپیوتر است و هر کسی بدون دانش کافی می‌تواند آن را انجام دهد، ولی چنین فرد یا افرادی به هیچ عنوان معامله‌گر -حتی از نوع مبتدی- نیستند زیرا کار آنها بر تحلیل علمی استوار نیست. لقب مناسب برای چنین افرادی قمارباز است، نه معامله‌گر. زیرا آنها فقط با تکیه بر بخت و اقبال به این کار روی آورده‌اند.

هر معامله‌گری باید این دریافت را به خوبی در درون خود جا بیندازد که بازار بزرگ‌تر از تک تک نقش‌آفرینانی است که در آن به فعالیت مشغولند. بنابراین هرگز نباید با بازار درگیر یا به امید موفقیت شانسی وارد آن شد، بلکه باید بر اساس تحلیل (بنیادی، تکنیکی یا هر دو) با آن همراه گردید و از موقعیت‌های مختلف کسب سود کرد.

تقریبا تمام افرادی که مدتی را در این حرفه گذرانده‌اند، بر سر این مورد اجماع دارند که سه عامل برای موفقیت در بازارهای مالی و مدیریت حساب فارکس شما تعیین کننده است:

۱. مدیریت سرمایه

۲. دانش و تجربه (توانایی تحلیل بازار)

۳. نگرش فردی و روانشناسی شخصی

نادیده گرفتن هر یک از عوامل فوق یا کوتاهی در رعایت اصولی که بر مبنای آنها شکل می‌گیرد، بدون تردید منجر به از دست رفتن مقدار قابل توجهی از سرمایه می‌شود. در اینجا منظور از سرمایه، نه تنها سرمایه مادی بلکه حتی اعتماد به نفس و عمر افراد است. تجربه نشان داده که اکثر افراد در هنگام ورود به بازارهای مالی و فارکس ، خود را دارای بخت و اقبال بلند می‌پندارند و به غلط فکر می‌کنند که قادر هستند در لحظه، تصمیم‌هایی درست برای سرمایه‌گذاری و معامله اتخاذ کنند. این افراد به خاطر نداشتن تجربه کافی به راحتی اصول مدیریت سرمایه و یا اصول تحلیلی خود را زیر پا گذاشته و با نگرش غلط اقدام به ورود احساسی یا هیجانی به موقعیت‌های معاملاتی می‌کنند. سپس با وارد آمدن اولین ضرر به حساب معاملاتی‌شان، اقدام به ورود به موقعیت‌های غلط بعدی کرده و در مدتی کوتاه سرمایه خود را از دست رفته می‌بینند.

۴ نمونه از قوانین مدیریت سرمایه

از بین ۳ عامل لازم برای موفقیت که ذکر شد، ابتدا به نمونه‌ای از قوانین مدیریت سرمایه می‌پردازیم. ذکر این نکته ضرورت دارد که شما می‌توانید قوانین دیگری را هم به این مجموعه بیَفزایید تا بتوانید مدیریت سرمایه خود را دقیق‌تر اجرا کنید.

۴ قانونی که در زیر می‌آیند قوانین مدیریت سرمایه «جسی لیوِر مور» هستند که یکی از بزرگترین معامله‌گران قرن ۲۰ میلادی بوده. قوانین او همان قدر که در بحران مالی ۱۹۲۹ مؤثر بوده‌اند امروزه نیز می‌توانند به کمک معامله‌گران بیایند.

قانون ۱:همه پول خود را نبازید!

زمانی که فرد با دید قمار کردن وارد یک موقعیت معاملاتی می‌شود، وقوع هر اتفاقی ممکن است. می‌توان در یک لحظه ده ها برابر سود کرد و سپس در معامله‌ای دیگر همه آن را همراه با اصل سرمایه از دست داد. ولی معامله‌گران واقعی با دید درست و بر اساس تحلیل‌های خود وارد موقعیت‌های معاملاتی می‌شوند.

اما آیا از دست ندادن پول به همین سادگی است؟ اگر چنین بود همه می‌توانستند در این حرفه میلیاردر باشند. جسی لیور مور در حقیقت با وضع این قانون در صدد بر آمده تا این اصل ساده را در ذهن تثبیت کند که هر معامله‌گر بایستی هر آنچه در توان دارد انجام دهد تا در بازی باقی بماند و بر این اساس، هرگز نباید تمام سرمایه خود را روی یک موقعیت معاملاتی قرار دهد.

او معتقد است که معامله‌گر بایستی به صورت پلکانی سرمایه خود را به یک موقعیت معاملاتی تزریق کند. به این صورت که درصدی از آن را در ابتدا وارد معامله نماید، و سپس با وارد شدن به سود و کسب اطمینان نسبی از درست بودن تحلیل (بنیادی یا تکنیکی) خود، سرمایه بیشتر را تزریق نماید.

پس در واقع در اینجا هدف تزریق سرمایه به موازات حرکت قیمت در جهت دلخواه معامله‌گر است که منجر به انباشته نشدن ضرر بر روی اصل سرمایه خواهد شد. زیرا چنانچه تحلیل اولیه اشتباه بوده باشد، می‌توان با ضرری اندک از موقعیت معاملاتی خارج شد. حال آنکه در صورت ورود با کل سرمایه، ضرری سنگین‌تر در انتظار ما خواهد بود.

پس به بیان دیگر، این قانون به ما می‌گوید که «کسب سود بیشتر با تزریق کل سرمایه در گام نخست» در اولویت قرار ندارد بلکه محدود کردن ضرر است که باید اولویت نخست هر معامله‌گر باشد.

قانون ۲: همواره برای معامله خود حد ضرر تعیین کنید

یکی از پیشامدهای روانی که همیشه باعث فرو رفتن معاملات در ضرر می‌شود عدم پذیرش اشتباه بودن تحلیل است. در چنین مواقعی فرد با اصرار بی دلیل بر قطعیت تحلیل خود، موجبات فرو رفتن هر چه بیشتر معامله در ضرر را فراهم می‌کند که گاه به از دست رفتن کل سرمایه و بر هم خوردن تعادل روانی او نیز می‌انجامد.

از آنجا که اجتناب از ضرر امری محال است در صورت فرو رفتن معامله در ضرر، مفهومی به نام «حد ضرر» به کمک شما می‌آید که یکی از مهمترین اصول درمدیریت حساب فارکس است. این سطح احتیاطی که به آن «حد ضرر» گفته می‌شود بستگی مستقیم به «میزان ریسک شما بر روی آن معامله، حجم سرمایه حساب معاملاتی شما، و  فراریّت جفت ارز مورد معامله» دارد.

قانون ۳: همیشه پول نقد داشته باشید

یک معامله‌گر بدون پول نقد مساوی است با یک سینما بدون پروژکتور. هر معامله‌گری باید همیشه پول نقد در اختیار داشته باشد تا در مواقع اضطراری بتواند وارد معامله شود. در حقیقت این قانون باعث می‌شود که افراد از تزریق کل سرمایه خود -در قالب یک یا چند معامله- به بازار خودداری کنند و بیاموزند که گاهی با صبر، بازار موقعیت‌های بهتری را نصیب‌شان می‌کند. بنابراین در اختیار داشتن نقدینگی، مانند داشتن فشنگ در خشاب است. به خاطر بسپارید که این همیشه سرعت عمل نیست که برای شما موفقیت به بار می‌آورد بلکه گاهی «صبر» کلید موفقیت است. با داشتن پول نقد در حساب خود، همیشه آماده ورود به موقعیت‌هایی خواهید بود که مدت‌ها منتظر فرا رسیدن آنها بوده‌اید.

قانون ۴: به معامله اجازه پیشروی در سود را بدهید

برای خیلی‌ها سخت ترین بخش این حرفه، نه تحمل ضرر بلکه صبر برای رسیدن معامله به حد سود مشخص شده است. بسیاری مواقع، دو یا چند معامله قبلی که با ضرر بسته شده‌اند، بر روی «قدرت ریسک معامله‌گر و تحلیل صحیح بازار توسط او» اثر می‌گذارند و وی را از دستیابی به سودی که می‌توانست جبران آن ضررها باشد دور می‌کنند.

این بخش از معامله‌گری، جزو بزرگترین درگیری‌های درونی هر فرد است. لیور مور اعتقاد دارد که اگر یک معامله‌گر بتواند ضررهای خود را کوچک نگاه داشته و به سودها امکان رشد بدهد، بدون شک موفقیت از آن او است. بنابراین چنانچه تحلیل شما برقرار بود و نشانه‌ای دال بر نقض آن مشاهده نکردید، نباید تسلیم تردید، ترس یا دودلی خود شوید بلکه بایستی به تحلیل وفادار بمانید. ضمن اینکه اگر به دلایل غیر فنی معاملات خود را ببندید، هرگز تخمین درستی نسبت به صحت روش تحلیلی-معاملاتی خود نخواهید داشت که این نیز یکی دیگر از ایرادهای بزرگ تخطی از سیستم معاملاتی است.

بنابراین نگرانی خود را بیشتر معطوف معاملاتِ در ضرر فرو رفته کنید و در مورد معاملات سود دِه، فقط اجازه دهید تا مرز مناسب رشد کنند. البته این به هیچ عنوان به معنای نادیده گرفتن قانون شماره ۲ نیست و شما برای تمام معاملات خود باید حد ضرر را تعیین کنید، حتی آنهایی که در سود هستند. منتهی زمانی که یک معامله در سود فرو رفت باید به مرور و پس از طی کردن فواصل مطمئن توسط قیمت، حد ضرر را نیز جا به جا کنید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید جواد اولیایی

اهمیت علم ریاضی، منحنی افت سرمایه و نسبت سود به زیان

با استفاده از علم ریاضی و پیش‌بینی بر اساس احتمالات، می‌توان مدیریت سرمایه و ریسک را به خوبی در سیستم معاملاتی حساب فارکس خود جای داد. اساس فارکس در شرط بندی بر روی تغییر قیمت ها هست. پس اگاهی به اصول احتمالات ومبانی ریاضیات نقش مهمی را در موفقیت در این بازار ایفا خواهند کرد. شرکت فارکس و معاملات انلاین٬ با خرید فید تغییر قیمتها از شرکتهای بزرگی مانند بلومبرگ و امثالشان٬ اجازه پیدا میکنند که بصورت خرده فروشی(retail) این فید را برای استفاده عموم عرضه کنند. سپس این فید ها را در سیستم خودشان استفاده کرده و برای خریدو فروش- در واقع شرطبندی بر روی تغییر قیمت- ارایه میکنند. شما هم به عنوان یک تاجر خرده پا در واقع برروی تغییر این قیمتها در یک فاصله زمانی شرط میبندید. اگر درست حدس بزنید-البته فقط حدس کافی نیست٬ زیرا لازمه پیش بینی درست دانش تحلیل بازار است-آن هنگام شما به اندازه ای که در ایتدا تغیین کرده بودید برنده میشوید و در غیر این صورت به اندازه ای که تعیین شده پول خود را می بازید.


نمونه‌ای از اهمیت نگرش ریاضی به حرفه معامله‌گری را  با منحنی افت سرمایه برای شما گوشزد می‌کنیم.

افت سرمایه که در این حرفه با لغت Drawdown شناخته می‌شود، یکی از مسائلی است که در صورت عدم توجه به آن٬ نقشه راه معامله‌گربازارفارکس، و نیز میزان پایبندی او به اصول مدیریت سرمایه و دقتش در تحلیل صحیح، همگی تحت تأثیر منفی قرار خواهند گرفت.

Drawdown به معنای حداکثر افت سرمایه از مقدار ماکزیمم است. به عنوان مثال اگر یک معامله‌گربازارفارکس حساب ۱۰.۰۰۰ دلاری داشته باشد و با ضرری معادل ۵.۰۰۰ دلار، حساب خود را به ۵.۰۰۰ دلار برساند ۵۰ درصد Drawdown را تجربه کرده.

نکته جالب توجه در مورد Drowdown این است که اگر یک معامله‌گر درصدی ضرر کند، برای بازگشت به رقم اولیه (سقف موجودی) باید درصدی بیش از آن مقدار را سود کند و این همان نکته‌ای است که کار را مشکل می‌کند.

چنانچه شما در یک معامله با ضرری معادل ۱۰٪ از موجودی حساب خود مواجه شوید، باید در معامله بعدی ۱۱٪ سود کسب کنید تا به موجود اولیه خود بازگشته و در این بازه زمانی تعادل حساب خود را برقرار کنید (یا به عبارت دیگر ضرر نکرده باشید). این شاید به نظر کار سختی نباشد. اما به ضررهایی با درصد بزرگتر توجه کنید. اگر شما در یک معامله ۵۰٪ ضرر کنید در معامله بعدی باید ۱۰۰٪ سود کسب کنید تا تعادل حساب برقرار شود و هر چه ضرر بزرگتر باشد، سود جبرانی نیز به صورت تصاعدی باید بیشتر باشد.

با آگاهی از مفهوم افت سرمایه، شما آماده پذیرش یکی از مهمترین اصول مدیریت ریسک و مدیریت سرمایه یعنی «رعایت نسبت زیان به سود» هستید. قبل از انجام هر معامله، شما «باید» بدانید سود احتمالی که از آن معامله می‌توان انتظار داشت چقدر است و اینکه برای به دست آوردن آن مقدار سود، حاضر هستید تا چه میزان از سرمایه خود را به خطر بیندازید. با توجه به این امر٬ بسیاری از شرکت های فارکس معتبر٬ در اینترفیس معاملاتی حساب فارکس شما میزان سود و زیان محتمل از هر معامله را مشخص میکنند.

آیا منطقی است که برای به دست آوردن یک سود ۱۰۰۰ دلاری، ۵۰۰۰ دلار ریسک را بپذیریم؟ قطعاً پاسخ منفی است. اصل مدیریت ریسک بیان می‌کند که در هر معامله، میزان ریسک حداکثر باید نصف سود مورد انتظار باشد. یعنی اگر برای یک معامله فرضاً ۳۰ دلار حد ضرر در نظر گرفته‌اید، پتانسیل کسب سود آن موقعیت معاملاتی حداقل باید ۶۰ دلار باشد. پس اگر یک فرصت معاملاتی پیش بیاید که این نسبت برای آن برقرار نباشد، توصیه اکید این است که کلا از آن معامله صرف نظر کنیم.

معمولا معامله گران مبتدی بازارفارکس به دو صورت موجودی حسابشان را از بین می برند یا با نگذاشتن حد ضرر و یا با معاملات زیان آور پشت سر هم.

در حالت اول برای افراد مبتدی حد ضرر مانند محافظی محکم جلوی از بین رفتن حساب را می‌گیرد اما آنها عموماً با نگذاشتن حد ضرر اجازه می دهند ضررشان انباشته شود. شاید چندین معامله برایشان پیش بیاید که با نگذاشتن حد ضرر، معامله پس از مدتی وارد سود شود اما حتما پس از مدتی به دام گرفتار می‌شوند و بازار بر خلاف جهت مورد نظر آنها حرکت می‌کند و موجب از بین رفتن کل سرمایه در یک معامله می‌شود.

حالت دوم در صورتی پیش می آید که فرد ضررهای خود را مدیریت نمی‌کند و اجازه می‌دهد ضررهای متوالی و بعضاً بزرگ موجودی حسابش را از بین ببرند. برای پیش گیری از این حالت هم بهتر است در هیچ معامله واحدی، مقدار پولیِ حد ضرر بیش از ۳ درصد از کل موجودی سرمایه نباشد.



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید جواد اولیایی

چرا ورود در بازار فارک.س خطرناک است؟ چه کنیم تا از ریسک بازار بکاهیم؟

اساس پایه فارکس و باینری آپشن تریدینگ در شرط بندی بر روی تغییر قیمت ها هست. شرکتهای فارکسی با خرید فید تغییر قیمتها از شرکتهای بزرگی مانند بلومبرگ و امثالشان٬ اجازه پیدا میکنند که بصورت خرده فروشی(retail) این فید را برای استفاده عموم عرضه کنند. سپس این فید ها را در سیستم خودشان استفاده کرده و برای خریدو فروش- در واقع شرطبندی بر روی تغییر قیمت- ارایه میکنند. شما هم به عنوان یک تاجر خرده پا در واقع برروی تغییر این قیمتها در یک فاصله زمانی شرط میبندید. اگر درست حدس بزنید-البته فقط حدس کافی نیست٬ زیرا لازمه پیش بینی درست دانش تحلیل بازار است-آن هنگام شما به اندازه ای که در ایتدا تغیین کرده بودید برنده میشوید و در غیر این صورت به اندازه ای که تعیین شده پول خود را می بازید.

شما هیچ بروکر فارکس یا باینری آپشنی رو در هیچ جایی نمیتونید پیدا کنید که سهام واقعی شرکتهای دنیا رو بفروشند. هرکدوم هم که ادعای فروش سهام واقعی رو دارند دروغ میگویند. برای خرید سهام رسمی این شرکتها مانند گوگل و اپل باید از طریق شرکت های رسمی فروشنده این سهام که به بورس نیویورک و سایر بورسهای مهم متصل هستند و از طریق بانکهای عاملشون اقدام کنید. و در اینصورت شما مالک رسمی اون تعداد سهام خواهید بود.

تقریبا همه بروکرها مارکت میکر هستند.یعنی از باخت من و شما سود میکنند.گاهی در شرط بندی می برند وگاهی می بازند. در مجموع هم آن شرکتهایی که مجموع بردشان بیشتر از باختشان باشد در بازار می مانند. البته این شرکتها همواره پورسانتی هم از روی بردهای ما کاربرها برمیدارند دارند.

کل فارکس هم برای ما همین است. مابه عنوان یک تاجر خرد در بازار جهانی فارکس٬گاهی می بریم و گاهی می بازیم. در مجموع اگر کل بردمان بیشتر از کل باختمان بود میتوانیم بگوییم سود کردیم. بهتر است یک پورتفولیو داشته باشیم شامل بروکرها و پروداکت های مختلف. مهم پورتفولیوی شماست و اینکه بروکری که انتخاب میکنید معتبر و تحت نظارت مراجع معتبر باشد و در صورت برد٬ پول شما را به موقع بدهد. پس همیشه در این مورد دقت کنید. سعی کنید سایت انگلیسی را به خوبی بخوانید و فقط به حرفهای ایرانیان در فرومها توجه نکنید. منطورم این نیست که اعتماد نکنید٬ نه! ولی فکر خودتان را هم بکار بیندازید. از مبالغ کم شروع کنید و سعی کنید ابتدا طرحها و استراتژی های خودتان را در حساب دمو به کار ببندید و با آن تمرین کنید. وقتی کمی راه افتادید٬ با مبالغ کم شروع کنید و اندک اندک مقادیر سرمایه گذاری خود را بالاببرید. هیچوقت طمع نکنید. یک اصل حیاتی از نظر من: هیچگاه بر روی در امد فارکس به عنوان منبع درامد اصلی تان حساب نکنید و تمام سرمایه زندگی تان را در این بازار نگذارید.

من خودم ترجیحم این است که با چند شرکت فارکس معتبر کار کنم و به اصطلاح تمام تخم مرغها رو در یک سبد نگذارم. یکی از بروکرهایی که مدتهاست با آن کار میکنم و از نحوه کار و خدمات آن راضی هستم فیبوگروپ(Fibogroup)هست.
در پستهای بعدی بیشتر در مورد فارکس و باینری آپشن و تجارت در بازارهای جهانی ارز و طلا توضیح خواهم داد.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید جواد اولیایی