تجربیات من در تجارت در بازارهای جهانی ارز و طلا و...

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فارکس علمی» ثبت شده است

انواع نمودار، و انواع تایم فریم

از این به بعد میخواهیم شما را با لوازم مختلف تحلیل تکنیکی آشنا کنیم. برای این منظور, ابتدا لازم است با انواع نمودارها آشنا شوید و بعد از آن، با انواع بازه‌های زمانی (Time Frame).

انواع نمودار

همان طور که در درس‌های قبلی بیان شد، تحلیل تکنیکال در فارکس معطوف به بررسی تاریخچه قیمت و شناسایی سطوح حساسی است که در اثر رفتارهای بازار در طول زمان ایجاد شده‌اند. تاریخچه قیمت را می‌توان در قالب سه نوع نمودار به تصویر کشید:

  • نمودار خطی

  • نمودار میله‌ای

  • نمودار شمعی

نمودار خطی

نمودار خطی که نمونه‌ای از آن را در زیر مشاهده می‌کنید تعریف ساده‌ای دارد. با ثبت کردن قیمت‌های یکسان در بازه‌های مشخص و وصل کردن آنها به یکدیگر می‌توان یک نمودار خطی را به دست آورد. به عنوان مثال با وصل کردن قیمت آغازین (Opening Price) یک بازار، یعنی اولین قیمت ثبت شده در هر روز کاری بازار فارکس، برای یک بازه چند روزه، می‌توان «نمودار خطی قیمت‌های آغازین» را به دست آورد. یا نمودار مشابهی را برای قیمت‌های بسته شدن یک بازار، یا میانگین قیمت گشایش و بسته شدن در روز، یا میانگین کف و سقف روزانه را به دست آورد.

همان‌طور که پیدا است، نمودار خطی قادر به نشان دادن اطلاعات زیادی نیست بلکه تنها یک روند کلی را از بازار ترسیم کرده و در اختیار می‌گذارد. با این حال نمودار خطی که بر مبنای قیمت خاتمه رسم شود قابل اتکا تر است.

نمودار میله‌ای

نمودار میله‌ای از نمودار خطی پیچیده‌تر است. از این نمودار به تناوب در مدیریت حساب فارکس خود و یا در نرم افزار متاتریدر یا هر نرم افزار تجاری دیگر بهره خواهید برد (دانلود متاتریدر۴). در هر میله، چهار قیمت مربوط به بازه زمانی مشخص گنجانیده می‌شود: قیمت آغازین، قیمت بسته شدن، قیمت سقف، و قیمت کف.

به تصویر زیر توجه کنید:

- خط افقی که در سمت چپ میله قرار دارد نشانگر قیمت «آغازین» است.

- پایین‌ترین قسمت میله را قیمت «کف» می‌نامیم.

- بالاترین قسمت میله قیمت «سقف» نام دارد.

- خط سمت راست میله هم قیمت «بسته شدن» بازار است.

از کنار هم قرار گرفتن میله‌های مختلف، یک نمودار میله‌ای شبیه تصویر زیر خواهیم داشت:

نمودار شمعی

نمودار شمعی که منشا ژاپنی دارد در عین شباهت با نمودار میله‌ای، خیلی زیباتر و برای اکثر افراد قابل فهم‌تر است.

هر شمع از بدنه (قسمت بزرگ در وسط) و دو سایه در بالا و پایین تشکیل شده. شمع‌ها در دو رنگ دلخواه قابل تنظیم هستند. برای مثال در تصویر زیر، بدنه سبز نشانگر شمع صعودی است و بدنه قرمز نشانگر شمع نزولی. شمع نزولی به معنای پایین‌تر بودن قیمت بسته شدن نسبت به قیمت آغازین است. و شمع صعودی نشانگر بالاتر بودن قیمت بسته شدن نسبت به قیمت آغازین.

نکته ۱: چنانچه در یک نمودار شمعی، به جای شکل رایج شمع (تصویر بالا) دو خط عمود بر هم مشاهده شد، یعنی به جای بدنه شمع یک خط افقی وجود داشت، این به معنای یکی بودن قیمت گشایش و خاتمه در شمع مذکور است.

نکته ۲: چنانچه در بالای شمع سایه‌ای وجود نداشت، به معنای بسته شدن شمع در بالاترین قیمت است. و چنانچه در پایین شمع سایه‌ای نبود، به معنای بسته شدن شمع در پایین‌ترین قیمت است.

نمودار شمعی نسبت به دو نمودار دیگر محبوب‌تر است زیرا هم اطلاعات کاملی را در خود دارد و هم از لحاظ شهودی کاراتر است یعنی می‌توان با یک نگاه اطلاعات لازم از هر شمع را به دست آورد.

تایم فریم یا بازه زمانی

تایم فریم یا بازه زمانی یکی از مفاهیمی است که به طور مستقیم در نمودارهای تحلیلی فارکس نمود پیدا می‌کند. این مفهوم را با یک مثال توضیح می‌دهیم:

چنانچه یک نمودار (خطی، میله‌ای یا شمعی) در تایم فریم هفتگی ترسیم شده باشد تمام قیمت‌هایی که در آن نمودار ثبت گردیده‌اند مربوط به تایم فریم هفتگی می‌شوند. به عنوان مثال در یک نمودار هفتگی، هر شمع نشانگر قیمت‌های آغازین، پایانی، سقف و کف مربوط به یک «هفته» است. یا در تایم فریم روزانه، قیمت‌های هر شمع یا میله حاوی اطلاعات مربوط به یک روز وجود دارد.

مشابه همین امر در مورد تایم فریم‌های دیگر نیز برقرار است.  هر تایم فریم می‌تواند از ۱ دقیقه تا یک ماه یا حتی یک سال باشد. معمولا در تحلیل تکنیکی، به طور موازی دو یا سه تایم فریم مورد تحلیل قرار می‌گیرند تا نتایج، قابل اتکا باشند.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید جواد اولیایی

بررسی دقیق نمودارهای فارکس: سطوح حمایت و مقاومت


دو مفهوم دیگر از مفاهمی بسیار مهم در بازار فارکس و بطور کلی بازارهای مالی٬ سطوح حمایت و مقاومت میباشند که شما به عنوان یک تاجر بازار٬ در هر شرکت فارکس و حساب فارکس با هر بروکری آنها را خواهید یافت. افراد مختلف ایده‌های خاص خود برای تشخیص مناطق حمایت و مقاومت را دارند. پس در ابتدا به مسائل پایه‌ای می‌پردازیم. به تصویر زیر توجه فرمایید:

همان‌طور که مشاهده می‌شود، روند زیگزاگی که به سمت بالا در حرکت است یک وضعیت صعودی را برای قیمت نشان می‌دهد. در چنین شرایطی، هر قله نقش یک سطح مقاومتی را ایفا می‌کند و قیمت برای حفظ روند صعودی خود، هر بار باید مقاومت قبلی را به سمت بالا بشکند.

اما بازار هرگز از نوسان جدا نیست. به عبارت دیگر همیشه صعود و نزول را در امتداد زمانیِ همدیگر داریم و فقط در مواقعی محدود و موقتی، یک نمودار حالت عمودی پیدا می‌کند. بنابراین پس از هر صعود، قیمت به پایین نیز حرکتی خواهد کرد و مناطق سبز رنگ را به عنوان حمایت ثبت می‌کند.

عکس این مورد، درباره روند نزولی صدق می‌کند؛ یعنی در یک روند نزولی هر کف، یک سطح مقاومتی را نشان می‌دهد و هر سقف یک سطح حمایتی را.

در اصل ماهیت هر دوی این سطوح «مقاومت در برابر قیمت» است ولی در هر روند، سطوحی که در برابر روند قرار می‌گیرند مقاومت به حساب می‌آیند و سطوحی که در موقعیت پشتیبانی از روند قرار می‌گیرند، حمایت نامیده می‌شوند. البته به طور عام، به سد در برابر صعود «مقاومت» گفته می‌شود و به سد در برابر نزول «حمایت».

نحوه تشخیص حمایت و مقاومت

نکته‌ای که باید به آن دقت داشت این است که بسیاری افراد، حمایت یا مقاومت را «خط» می‌پندارند حال آنکه این مفاهیم خیلی مواقع در قالب «مناطق دارای عمق» نیز در نمودار آشکار می‌شوند. به تصویر زیر دقت کنید:

همان طور که پیدا است سایه‌های پایینی ۳ شمع، خط افقی حمایت را شکسته‌اند ولی با این حال قیمت تا لحظه ثبت شده در نمودار بالا، قادر به عبور از سد نشده. بنابراین حمایت مورد نظر محدود به خط چشمی نمی‌شود و دارای عمق است.

اما چنین سطوح یا مناطقی چطور تشخیص داده می‌شوند؟ یکی از رایج‌ترین روش‌های تشخیص حمایت و مقاومت، تشخیص چشمی است. در این روش با نگاه کردن به سطوحی که قیمت دو، سه یا چند بار با فاصله زمانی نسبت به آنها واکنش نشان داده پی به وجود یک منطقه از نوع حمایت یا مقاومت می‌بریم.

روش‌های فنی دیگری برای پیش‌بینی کردن مناطق حمایت و مقاومت بالقوه وجود دارد که در درس‌های بعدی به آنها خواهیم پرداخت ولی نکته مهم این است که موثق‌ترین نوع تشخیص، همچنان تشخیص چشمی خواهد بود.

درجه اهمیت خطوط حمایت یا مقاومت

تشخیص درجه اهمیت سطوح به روش چشمی، چندان پیچیده نیست و می‌توان نکته‌های مهم زیر را برای آن بر شمرد:

۱. تعداد دفعات برخورد: هر چه تعداد عکس‌العمل‌های قیمت به یک سطح بیشتر باشد، درجه اهمیت آن سطح بالاتر می‌رود. به عنوان مثال سطحی که قیمت ۳ بار به آن عکس‌العمل نشان داده موثق‌تر از سطحی است که یک بار قیمت با برخورد به آن برگشت کرده.

۲. مدت زمان ماندگاری: یک منطقه‌ مقاومتی یا حمایتی که ۳ ماه در مقابل عبور قیمت پایداری کرده از منطقه‌ای که تنها ۲ روز از ایجاد آن می‌گذرد، مهم‌تر است.

۳. وقوع در تایم فریم‌ها بالاتر: بسیاری از مناطق حمایتی یا مقاومتی که در تایم فریم‌های پایین واقع شده‌اند، در تایم فریم‌های بالاتر حتی اثری از آنها دیده نمی‌شود زیرا در دل یک شمع یا میله بزرگتر قرار دارند و قابل تشخیص نیستند. اما هر چه تایم فریم وقوع چنین مناطقی بزرگتر باشد (تایم‌فریم‌های روزانه و هفتگی بسیار مهم هستند) حمایت یا مقاومت مورد نظر اهمیت بالاتری پیدا می‌کند.

۴. وقوع در نزدیکی سطوح روانی: برخی سطوح به خاطر رُند بودن و یا مورد انتظار بودن برای لمس توسط قیمت، اهمیت بالاتری دارند.

در تصویر زیر چند نمونه از حمایت و مقاومت دارای اهمیت نسبی مشخص شده:

شکسته شدن حمایت یا مقاومت

به یاد داشته باشید که شکسته شدن یک سطح یا منطقه مقاومتی (یا حمایتی) توسط یک شمع یا یک میله به سادگی قابل مشاهده است ولی این به معنای از بین رفتن مقاومت (حمایت) مذکور و تضمین حرکت قیمت در جهت مورد نظر نیست. به تصویر زیر دقت کنید:

در شرایطی مثل رویداد فوق، قیمت پس از شکستن حمایت اول به سادگی یک حمایت دیگر در ورای آن ثبت کرده و این بدان معنا است که یک منطقه حمایتی جدید بین این دو سطح شکل گرفته و در آینده نقش خود را در قبال قیمت ایفا خواهد کرد.

در چنین شرایطی، ما با یک شکست غلط روبرو هستیم یا به عبارت دیگر با تشکیل یک سطح مقاومتی یا حمایتی جدید، که در پیوند با سطح قبلی یک منطقه دارای عمق را تشکیل می‌دهد. به نمونه‌های آمده در تصویر زیر توجه نمایید:

تکنیک تعویض نقش

فهمیدیم که تشخیص شکست شدن یک سطح مقاومتی یا حمایتی کار چندان آسانی نیست. اما برای راحت‌تر شدن این امر می‌توان با در نظر داشتن مفهومی به نام «تعویض نقش» به شکسته شدن سطوح حمایت یا مقاومت توجه کرد.

«تعویض نقش» به این معنا است که به عنوان مثال، یک خط مقاومت بعد از شکسته شدن می‌تواند به یک خط حمایت تبدیل شود، و بالعکس. به این صورت که بعد از شکسته شدن، قیمت به سمت آن بر می‌گردد و با لمس آن و نشان دادن عکس العمل بازگشتی، تعویض نقش آن را تایید می‌کند و سپس به مسیر خود در جهت شکستی که اتفاق افتاده ادامه می‌دهد. در چنین شرایطی موقعیت‌های معاملاتی بهتری در دسترس معامله‌گران قرار می‌گیرد.

همان‌طور که می‌بینید با تکیه بر این تکنیک و کمی صبر می‌توان از صحت شکست یک خط حمایت یا مقاومت مطمئن شد. البته، تعویض نقش تنها یک بار می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد و چنانچه خط دوباره شکسته شود، آن را کلا از روی نمودار حذف می‌کنیم.



۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید جواد اولیایی